دلایل اوج گیری تخریب پیامبر در سال های اخیر
مقدس نیا در خصوص دلایل اوجگیری تخریب چهره پیامبر اکرم در سالهای اخیر گفت: در دنیای معاصر علیرغم پیشرفت های صنعتی، بشر به لحاظ ارزش های انسانی و معارف اخلاقی به شدت دچار افول و سرخوردگی شده است به همین لحاظ نسل های جدید به سوی ادیان آسمانی بازگشتهاند که طبعاً مترقیترین آنها دین اسلام است که با نیازهای امروز بشر تطابق دارد. کسانی که با گرایش بشر به ارزش های دینی و خصوصا اسلام مخالفند، درصدند که از هر بهانهای برای تخریب چهره اسلام استفاده کنند و چون پیامبر اسلام سرآمد مسلمانان و آیین مقدس اسلام است، میکوشند چهره پیامبر را تخریب کنند تا با تخریب این چهره، در واقع چهره اسلام را مخدوش سازند.
بهترین معرف پیامبر خداست
وی با اشاره به مولفههای اخلاق اجتماعی پیامبر اکرم افزود: بهترین معرف پیامبر اکرم خداست. در قرآن خیلی زیبا چهره پیامبر ترسیم شده است. قرآن در آیه ۱۵۹ سوره آل عمران به پیامبر میفرماید: «فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ وَلَوْ كُنتَ فَظًّا غَلِيظَ الْقَلْبِ لاَنفَضُّواْ مِنْ حَوْلِكَ» یعنی به موجب رحمتی که از جانب پروردگارت به تو شامل شده شما با مردم ملایم هستی، و اگر چنانچه انسان خشن و تندخویی بودی، مردم از گرد تو پراکنده میشدند. لذا همین که پیامبر اکرم توانسته اند اعرابی که از نظر تمدن و دانش و اخلاق و ارزشهای انسانی در نهایت ارتجاع و گمراهی بودند را به خود جذب کنند و توانستند تمدن اسلامی را در مقابل تمدن روم و تمدن ایران غلبه دهند به برکت اخلاق اسلامی پیامبر و آن وجهه اجتماعی ایشان است که توانستند بدرخشند و دلهای مردم را جذب خود کنند.
عظمت کار پیامبر چیست؟
مقدس نیا ادامه داد: جرجی زیدان که یک تاریخنگار است در کتاب تاریخ تمدن اسلام خود میگوید شما اگر شما میخواهید به عظمت کار پیامبر پی ببرید ببینید پیامبر توانسته است از آن اعراب جاهلی که دختران خود را به خاطر جهل و نادانی زنده به گور میکردند و فساد و فحشا در آن جامعه بیداد میکرد، افرادی بسازد که توانستند تمدنهای آن روز را در مقابل خود به زانو در بیاورند. این تغییر و تحولی که در اعراب آن روز به وجود آمد حاصل کار پیامبر بود. در پرتو تعالیم پیامبر اسلام این عربهایی که یک روز جنگهای قبیلهای ۲۰۰ ساله علیه هم به پا میکردند به جایی رسیدند که به انسانهای با فضیلتی تبدیل شدند.
جلوه هایی از اخلاق سیاسی پیامبر اکرم(ص)
این کارشناس مسائل دینی با اشاره به اخلاق سیاسی پیامبر اکرم(ص) ضمن نقل ماجرای فتح مکه افزود: پیامبر از جانب مشرکین مکه بسیار اذیت شد و آنها بارها پیامبر را مورد تمسخر و آزار و اذیت قرار داده و یاران پیامبر را زیر شکنجه و یا به شهادت رسانده بودند. بعد از هجرت پیامبر هم در جنگ های بدر و احد و احزاب عده زیادی از یاران پیامبر را کشته بودند و مسلمانان را داغدار کرده بودند.
وی ادامه داد: در جریان فتح مکه وقتی رسول اکرم وارد شهر شدند و بدون خونریزی شهر را فتح کردند فردی فریاد زد الیوم یوم الملحمه، یعنی امروز روز انتقام است و باید انتقام کشته های بدر را امروز از شما مشرکین بگیریم. این سخن وقتی به رسول خدا رسید حضرت به امیرالمومنین فرمودند که جلوی این فریاد را بگیر و از طرف من اعلام کن که الیوم یوم المرحمه یعنی امروز روز رحمت و عفو و گذشت است.
مقدس نیا گفت: وقتی که مشرکین پرسیدند که شما با ما چه خواهید کرد آیا همه ما را از دم تیغ خواهید گذراند؟ فرمود که من رفتارم با شما کمتر از رفتار برادرم یوسف نسبت به برادارنش نخواهد بود. همانطور که یوسف به برادرانش گفت امروز روز سرزش شما نیست و من از شما میگذرم و از خدا برای شما طلب بخشش میکنم، پیامبر چنین برخورد مهربانی را نسبت به اهل مکه روا داشتند و حتی اجازه ندادند یک نفر به خاطر بدیهای گذشتهاش کشته شود. لذا پرچم سفیدی را بر سر در خانه ابوسفیان برافراشتند و فرمودند هرکس میخواهد با ما سلم و دوستی کند به خانه ابوسفیان بیاید. فتح مکه از افتخارات اسلام است که تحت تاثیر اخلاق حسنه سیاسی پیامبر اسلام بود.
مولفه های جامعه سازی دینی در سیره پیامبر(ص)
وی در پاسخ به سوالی مبنی بر مولفههای جامعه سازی دینی در سیره پیامبر گفت: شایستهسالاری یکی از مولفههای مهم تشکیل حکومت دینی در مدینه منوره بود. پیامبر برای اجرای دستورات اسلام ناگزیر از تشکیل حکومت بود تا بتواند این دستورات را اجرا کند. مثلا اجرای عدالت و اجرای حدود و... بدون داشتن حکومت امکان پذیر نیست. لذا پیامبر در تنفیذ منصبهای مختلف به افراد هرگز اصل را بر ثروتمندی یا رفاقت یا نفوذ سیاسی و... قرار ندادند و همواره انسانهای شایستهتر را برای منصبهای مختلف برمیگزیدند. به عنوان مثال پیامبر در آخرین روزهای عمر خود که نیاز بود امیرالمومنین در مدینه حضور داشته باشند، اسامه را به عنوان فرمانده سپاه اسلام به روم رهسپار کرد و همه را به همراهی او فراخواند اما عدهای از همراهی او سرباز زدند.
آیات ابتدایی صورت علق به چه چیزی اشاره دارد؟
حجت الاسلام خزاعی در توضیح آیات ابتدایی سوره علق گفت: اولین کلمه ای که بر پیامبر نازل شد «اقراء» است که در آن نکاتی نهفته است. پیامبر به ظاهر خواندن و نوشتن بلد نیست و سواد مکتبی ندارند که بخواهند بخوانند و بنویسند اما خدا به او می فرماید که بخوان. این آغاز علم لدنی پیامبر است. نگار من که مکتب نرفت و خط ننوشت/ به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد. به غمزه و به یک گوشه چشم خدا این اتفاق می افتد.
وی ادامه داد: در جاهای دیگر در قرآن مثلا در قصه حضرت موسی وقتی خدا به موسی می گوید که عصایت را بینداز، موسی به خدا می گوید مگر می شود که یک عصا تبدیل به اژدها شود و اگر چنین شد ترس خود را چه کنم؟ ولی پیامبر اکرم(ص) تابع محض است و تا به او گفته می شود که بخوان شروع به خواندن می کند.
این کارشناس دینی گفت: روح ما چند ورودی دارد و از این ورودی هاست که روح تغییر پیدا می کند. تمام ورودی ها از جسم است که به روح راه پیدا می کند. خواندن یکی از راه های نفوذ به روح است. دیدن آیات خدا و شنیدن آیات خدا اعم از آیات قرآن و نشانه هایی که در کل سماوات و ارض است، از این جمله است.
خزاعی ادامه داد: برای پی بردن به حقایق آسمان و زمین باید راه های ورودی روح را مراقبت کرد که چه چیزی را می خوانیم، چه چیزی را می شنویم و چه چیزی را می بینیم.
چرا به پیامبر ابوالقاسم می گویند؟
این کارشناس دینی در خصوص چرایی استفاده از کنیه ابوالقاسم برای پیامبر اکرم(ص) گفت: یک موضوع کلی وجود دارد و آن هم این است که اسامی اهل بیت مثل ما انسان های معمولی نیست و از جانب خدای متعال فرستاده و نامگذاری می شود. کار خدا یعنی این نامگذاری ها نمی تواند بدون حکمت باشد.
وی ادامه داد: قرآن یک ظواهری دارد و یک باطن هایی دارد که تا هفتاد بطن برای آن ذکر شده است. این اسامی هم چون کلام خداست، یک صورت ظاهری دارد و همان است که مورخین نوشته اند که پیامبر پسری به نام قاسم داشته و به این جهت به ایشان ابالقاسم گفته می شود.
این کارشناس دینی گفت: حقیقت امر این است که بر اساس روایت «علیٌ حُبهُ جنه قسیم النار و الجنّه وصی المصطفی حقاً امام الناس و الجنه» چون علی ابن ابی طالب قسیم النار و الجنه است، یعنی قسمت کننده بهشت و جهنم است و بهشتیان و جهنمیان را جدا می کند و علی(ع) است که بین مردم بهشت و جهنم را قسمت می کند، به امیرالمومنین قاسم گفته می شود.
وی ادامه داد: البته امیرالمومنین(ع) بخاطر خشکسالی و ناتوان بودن حضرت ابوطالب، در خانه پیامبر(ص) بزرگ شده است. اما حقیقتاً پدر معنوی و حقیقی امیرالمومنین، پیامبر اکرم است و چون لقب امیرالمومنین قاسم است به پیامبر ابوالقاسم می گویند. یعنی پدر قسمت کننده دوزخ و بهشت. این امر به صراحت در روایات ما آمده است. اهل بیت در تفسیر برهان و دیگر تفاسیر بطور مکرر این روایت را بیان نموده اند.
این کارشناس دینی گفت: حقیقت امر این است که ما پدرانی داریم که مقامشان بالاتر و والاتر از پدری است که از صلب او به دنیا آمده ایم. پیامبر فرمود: انا و علی ابوا هذه الامه. پدر اصلی همه ما نیز مولانا امیرالمومنین و حضرت رسول اکرم(ص) است.
نقش کفار و مشرکین در جلوگیری از گسترش اسلام
حجت السلام خزاعی در مورد نقش کفار و مشرکین در جلوگیری از گسترش اسلام گفت: تمام دشمنان پیامبر در یک جبهه قرار می گیرند. چه یهود و نصاری و چه مشرکین و کفار همه آنها یک حزب اند و آن حزب شیطان است.
وی ادامه داد: عالم دو قطبی است و یک حزب رحمان و یک حزب شیطان وجود دارد. در جاهای مختلف از حزب رحمان به عنوان خیر و علم و... استفاده شده است. حزب شیطان هم به اسم های جهل و شر و... نامیده می شود. تمام آنها جبهه شیطان هستند برای اینکه نور حق و حقیقت را خاموش کنند.
این کارشناس دینی افزود: اقداماتی که علیه پیامبر اکرم(ص) انجام شده به چند دسته تقسیم می شود. یکسری نظامی است و یکسری نیز فرهنگی است مانند جلوگیری کردن از اینکه مردم ضعیف و کنیزها و برده ها به پیامبر ارادت پیدا کنند.
وی ادامه داد: یکسری از اقداماتی که علیه پیامبر انجام گرفت، شایعه سازی است که نمونه های آن در قرآن اشاره شده است. الان نیز با گذشت سالها هنوز هم برخی از این شایعات برای تخریب وجهه پیامبر وجود دارد.
حجت الاسلام خزاعی گفت: اما اتفاق مهمتری که حزب شیطان برای مقابله با اسلام در نظر گرفت مسئله تحریف است. تحریف های گسترده از سخنان پیامبر و جانشین کردن برخی از انسان هایی که لیاقت نداشتند به عنوان حاکم جامعه اسلامی مثل بنی امیه و بنی عباس و تغییر احکام الهی در ایجاد کردن مذاهب مختلف از این دست است. بروز این افکار و عقاید در وهابیت و دیگر فرقه ها وجود دارد.
وی در پایان اظهار داشت: قرآن کریم هدف از رسالت را یک جمله بیان می کند. می فرماید ما تو را نفرستادیم مگر اینکه برای هر دو دنیا و برای همه رحمة للعالمین باشی. آغوش خود را باز کنی و هر کسی را که دست نیاز به سوی تو دراز کرد دست او را برای هدایت بگیری. وحشی که عزیزترین کس پیامبر را به شهادت رسانده بود وقتی خدمت پیامبر رسید و طلب ببخش کرد، پیامبر دست او را نیز گرفت. لذا مبعث عید رحمت است و در این عید رحمت از رحمت واسعه پیامبر اکرم که همان اهل بیت عصمت و طهارت هستند بهره بگیریم.
دشمن عقل
امام علی علیه السلام :
اَلْهَوى عَدُوُّ الْعَقْلِ؛
هواى نفس، دشمن خرد است.
شرح غرر: ج1، ص68